متن ترانه ی ای پرنده ی مهاجر از داریوش اقبالی

متن ترانه ی ای پرنده ی مهاجر از داریوش اقبالی

ای پرنده ی مهاجر
ای پر از شهوت رفتن
فاصله قد یه دنیاست
بین دنیای تو من
تو رفیق شاپرک ها
من تو فکر گلمونم
تو پی عطر گل سرخ
من حریس بوی نونم
دنیای تو بی نهایت
همجاش مهمونی نور
دنیای من یه کف دست
رو سقف سرد یک گور
من دارم تو ادمک ها میمیرم
تو برام از پری ها قصه میگی
من توی حیله ی وحشت میپوسم
برام از خنده چرا قصه میگی
کوچه پس کوچه ی خاکی
در و دیوار شکسته
ادمهای روستای
با پاهایه پینه بسته
پیش تو یه عکس تازست
واسه البوم قدیمی
یا شنیدن یه قصه
از یه عاشق قدیمی
برای من زندگیمه
پر وسوسه پر غم
یا مثل نفس کشیدن
پر لذت دمادم
ای پرنده ی مهاجر
ای پر از شوق پریدن
خسته گی کوله بار
روی رخبت تن من
مثل یک پلنک زخمی
پر وحشت نگاهم
میمیرم اما هنوزم دنبال یه جور پناهم
نباید مثل یه سایه
زیر پاها زنده باشیم
مثل چتر خورشید باید
روی برج دنیا باشیم